محل تبلیغات شما



سلام بچه ها امشب ساعت دوازهو بیست دقیقه است و تاریخ هم 99/2/4

یاد خاطرات مجازی افتادم.واقعا عجیب ترین چت یا دنیای مجازی بود دانی چت که با گذشت ۵ سال هنوز خیلی هامون اون خاطرات یادمونه و برای هم نظر میزاریم خیلی هامون زن گرفتیم خیلی هامون شوهر کردیم خیلی هامون شاید حتی بچه هم داشتع باشیم و کلا اخلاق و رفتارمون با اون ادم پنج سال پیش زمین تا اسمون فرق کرده اما چیزی که عجیبه اینه که هممون دلمون واسه اون روزا تنگ شده و هنوز توی ذهنمون یک خاطره قشنگه /با اینکه بعد اونجا شاید ده تا چت دیگه رفتم که حتی شاید خودم ده تا چت رو مدیر بودم اما هیچی لذت درجه داشتن تو چت دانیو نداشت.این پست رو گزاشتم تا هرکس هنوز به این وب میاد یا خاطره ای چیزی یا پیغامی برای من یا کسی داره اینجا بزاره/امیدوارم همتون همه جا بهترین زندگیو داشته باشید و اگه کسی از من دلخور بوده و جای دلشو شدم منو ببخشه 

خوش حال و خرم باشید با آرزوی موفقیت❤


سلام 

این شاید اخرین نوشته و حرف من باشه

اینجانب رضا مومنی دین آتئیست کاربر  دانی چت که با اسم کاربری عاشق دل شکسته بودم

سال 92 وقتی سر کلاس کامپیوتر بودم و داشتم اموزش میدیدم با بچه های کلاسمون  اومدیم توی

چت روم تا اذیت کنیم و سرگرم بشیم اما من  عضو شدم و چت کردم و از چت خوشم اومد 

و موندگار شدم من عاشق چت روم بودم و از درد و بی حوصلگی خسته شده بودم و

عمرمو گزاشتم توی دانی چت اون زمان هر روز میومدم و  کاربر فعالی بودم و واقعا عاشق درجه بودم

همیشه با همه خوب بودم و هیچوقت به دختری درخواست ندادم و به همه میگفتم اجی

بعد از گذشت خاطرات خوب در سال 94 اتفاقات بدی افتاد که همه در جریان هستید

یک شخص  با ابروی بهترین دختر اون چت بازی کرد و المیرا از اون چت رفت و من دشمن دانی چت شدم

من دانی چت رو هک کردم و اونجارو بستم که خیلی از شما در جریان هستید 

بعد از اون وارد چت سامان یا همون اس چت شدم و سال 95 برای اولین بار توی مجازی با شخصی دوست شدم و عاشقش شدم

اسم اون دختر نازی 17 بود واقعا میخواستم بگیرمش و به مدت دو سه سال باهم دوست بودیم ولی 

همیشه اونطوری که ما میخوایم پیش نمیره و این هم یک عشق ناقص مجازی دیگه بود

و از اون روز دیگه هیچوقت تو مجازی با دختری گرم نگرفتم

بعد از اینکه چن ماهی چت سامان بودم و رفاقت خوبی باهاش داشتم سامان رفت 

و من اون چنو ول کردم و رفتم دنبال علم من با برنامه نویسی و شناختی که از  برنامه نویسی و کامپیوتر داشتم و اموزش ها  تونستم برنامه نویس خوبی بشم تئوی سایت های طراحی و سایت نویسی   پپشتیبان شدم و بعد از مدتی خودم گروه طراحی به اسم مرلین طرح رو زدم من شدم یکی از طراحای بزرگ چتروم و سایت نویس  مدتی توی سرور ها هاست ها و ریسلر ها کار های اینترنتی میکردم   و به اوج های زیادی رسیدم بعدش با چیز های که یاد گرفتم در راه بدی قرار دادم من یک هکر بی احساس شده بودم یادمه خیلی از چت روم ها خیلی از سایتای معمولی و وبلاگ هارو فیلتر کردم ادم بدی شده بودم ی سنگ خشن که به هیچکس رحم نمیکرد و با این کار لذت میبردم  خیلی زود به اسم رضا ابلیس رسیدم و دیگه همه منو با این اسم صدا میزدن تو مجازی  تا اینکه یک روز بدبختی ادم هارو دیدم هکری و تمام شاگردامو ول کردم شهرت رو ول کردم و ترسی کعه بقیه ازم داشتنو بیخیال شدم من تبدیل به ادم خوبی شدم و قسم خوردم دیگه هرگز جایی رو هک نکنم ی ادم معمولی شدم تا تونستم از مجازی فاصله گرفتم و اوایل سال 97 دلم برای بچه های دانی چت خیلی تنگ شد و انگار یک حس عجیب بود نه مثل چت های که زدم . من دانی چت رو باز کردم و  بهش رسیدم ماها منتظر موندم و خیلی از کاربر های قدیمی رو دیدم و واقعا خوشحال شدم گذشت تا اینکه برج 8 دانی یا همون مهدی رو پیدا کردم دانی چت به همراه همه اطلاعات مدیریتیش رو بهش دادم و با خوشحالی موندم و به تنها ارزوی و علتی که چتو باز کرده بودم رسیدم

من بالاخره ماریا رو دیدم و تونستم ازش ببخشش بگیرم و وجدانمو اسوده کنم

حالا برج 10 هستیم و من دارم از دنیای چت میرم و برای همیشه با مجازی خداحافظی کنم هرچند گاهی میام سر میزنم

من به کار میرم تا ادامه زندگیمو بدم و زندگی شادی داشته باشم میخوام مثل یک مرد زندگی کنم و تموم خاطرات بد مجازی و  واقعیت رو بیخیال بشم و فصل جدید زندگیمو شروع کنم

 

این ها قسمتی از خاطرات مهم و اصلی من در دنیای مجازی بود و اما الان میخوام برای چند نفر از عزیز ترین ادمای ک تو مجازی میشناختمو یاد کنم و براشون پیغامی بزارم

 

اول از همه ماریا مار ماهی:ماریا تو دختر خوب و مهربونی بودی و هستی چون دارم میبینم 

تو خیلی ساده و اروم بودی و زندگی سختی داشتی اما همیشه خداروشکر میکردی 

تو همیشه برای من فقط به چشم خواهر بودی و برات احترام زیادی قائل بودم گاهی فکر میکردی 

من دوستت دارم اخه  بی اعتماد شدی به مجازی ولی باید بگم تو همیشه به چشم خواهر بودی

تو به من مهربونی و بزرگی رو یاد دادی و هر وقت توی زندگیم میخواستم تبدیل به ادم بدی بشم به تو فکر میکردم و همیشه به یادت بخشش میکردم .برای اخرین چیز ازت میخوام ادم قوی باشی و گذشته رو فراموش کنی و زندگی جدیدی بسازی تا شاد باشی

 

 

حامد و ماهک: شما دوتا دوستای خوبی تو مجازی برام بودین وفادارو  مهربون شما باهوش  هستین و ازتون خیلی خوشم میاد  واقعا رفاقتت رو بهم ثابت کردی حامد و میتونم بگم تو بهترین رفیق منی و امید وارم همیشه موفق و پیروز باشی تو خیلی مردی و واقعا از رفاقت با تو لذت بردم امید وارم همیشه باهوشو زیرک باشی و ماهک  هر مشکلی یک روزی حل میشه و اگه حل نشه باید باهاش جنگید میدونم بعضی مشکلا سختن ولی سعی کن قوی باشی 

 

پری یا پریا: پری تو مهربون ترین ادمی هستی که توی عمرم دیدم تو همیشه هوای منو داشتی و پشتم بودی بار ها اذیتت کردم ولی هیچوقت از استادت ناراحت نشدی هیچوقت رو حرفم حرف نزدی و من واقعا دوستت دارم تو مهربون و خوبی  ازت میخوام قوی باشی و بزاری فرشتت به ارامش برسه

پری میخوام همیشه هوای خودتو داشته باشیو هیچوقت ناراحت نباشی دوست دارم قوی باشی

 

و ملودی و ستایش:شماها دوتا دختر فوقلاده خوش خنده و باحال بودین همیشه دوستای خوبی بودین برام و خاطرات خوبی داریم با هم هیچوقت همو اذیت نکردیم و همیشه فقط خاطرات خوب بود ولی فکر کنم یکبار ناراحتت کردم که بابتش عذر میخوام ولی برام خیلی عزیزین و همیشه بهتون فکر میکنم ملودی گل دختر خان من اخر نفهمیدم دانشگاهو چکار کردی خخخخ از وقتی رفتی دبی با کلاس شدی محل نمیدادیا خخخخ امید وارم همیشه موفق باشین بدونید تا اخر به فکرتون بودم

 

نازنین مدیر خیالی:نازنین از روز اول ازت خوشم میومد و همیشه باهات شوخی میکردم  من مدیر خیالی بودم و یک بار حسابی سرت  رو کلاه گزاشتم خخخ بهت گفته بودم مدیر مخفیم خخخخخ یادش بخیر خاطرات باحالی بود تو همیشه بهم سر زدی و همیشه به فکر دوستای قدیمیت بودی ازت ممنونم بابت تموم خاطرات خوبی که برای من ساختی و  دوست خوبی بودی 

 

نازی 17:ممکنه هرگز این متن رو نخونی ولی برات مینویسم.وقتی باهات دوست بودم منو تو با همه متفاوت بودیم هر دومون  هیچوقت چیزای زیادی بلد نبودیم و ساده بودیم ما مثل هم بودیمو همیشه پشتت بودم ولی گذر زمان وحشتناک بود من در حقت بد کردم هرگز نباید بهت فوش میدادم ولی اون جریان هادی و اریا واقعا روی من و تو تاثیر گذاشت و همین باعث سرد شدن رابطمون شد ولی همیشه دوستت داشتم همیشه برات ارزوی موفقیت و امید وارم با شوهرت خوشبخت بشی

 

 

شاید اسم بعضی هارو نیوردم که بعدا ازم ناراحت بشن ولی هرکس که اینو خوند براش ارزوی خوشبختی میکنم حتی اگه دشمنم باشه بدونید یادتون بودم همیشه 

 

خداحافظ همگی این بار برای همیشه

پایان


سلام بچه ها 

یک چترومی بود من سال 92 میرفتم توش ولی سال94بسه شد

ولی هنوز میبینم بازش کردن من اونجا میرم هرکس خواست بیاد توش

قمبلی و دوستای قمبلی و نازنین و هرکی که دوست منه این پست رو میخونه میتونه بیاد ولی خودشو معرفی کنه

اسمشم هست دانی چت

تو نت سرچ کنید میاره اگه پیداش نکردید روی این ادرس پاینی بزنید 

 danichat.ir


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها